ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

ه مثله هشت ماهگی

سلامممممممممممم گوگولی من هشت ماهش پر شدو اوایل نه ماهههههههر روزم شیرینیش مضاعف میشه دللللللللللللللل میبرههههههههههههه هوار هوارررررررررررررررر از سر کار که میام یه شور و حال و شوقی نشون میده یه دست و پایی میزنه واس اومدن بغلم که انگاری وقتی از کار بر میگردم پروازززززززززز میکنم که برسم به عشققققققققمممممممممم مامی منو دایی حسین و دختر خاله نگینشو خیلیییییییییییییییییی میدوستهههههههههههههه بلا شده اتیش پاره شده و هی فرت و فورت سرش میخوره اینور و اونرو گریهههههههههههه و کلیییییییییییییی باید ناز دردونمونو بکشیم تا اروم شههههههههههه عاشقققققققققق غذا ست و تو این مورد با هیشکی شوخی ندارههه...
17 آذر 1391

چک آپ

دخمل نازمو امروز با یه مرخصی کوچولو با باباییش بردیم چک آپ.خوشمل مامی 9600 وزنش و 73قدش و44 دور سرشه مامی دورش بگردهههههههههههههههههههههههه دوشنبه6/9/91
6 آذر 1391

آغاز نه ماهگی

سلام به نفسم خیلی وقته کمتر میتونم بیام واست مطلب بنویسم و اپ کنم وب دخمل نازمو.منو ببخش جیگر گوشم خیلی کارای جدید یاد گرفتی و من دقیقا شاید یادم نیاد اغازش کی بوده. دیگه میتونی بگی ماما و بابا و من کلی دلم حال میاد ای فدات بشه مامی خیلییییییییییییییییییییییییییییییی ورو جک شدی دمار مامی رو دراوردی همش غرررررررررر می زنی بغل میخوای اصلا نمیزاری به کارام برسم و دربست باید در اختیارت باشم .امروزم از اون روزای خیلی بد بود که الان حسابی عصبی و خسته اممممممممممم ولی عاشققققققققققققققق صبح بیدار شدنتم یعنی میمیرم واس لحظه ای ک بیدار میشی و اروم میچرخی و سرتو از مانعی که گذاشتم واس نچرخیدن زیادت، بالا میاری و من دلم ضعففف...
4 آذر 1391
1